پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر آقای سید علی حسینی سیستانی

بسمه تعالی
رؤیت هلال ماه شوال در شامگاه امروز سه شنبه 29 ماه مبارک رمضان با چشم غیر مسلح ثابت شد، بنابراین فردا چهارشنبه اول ماه شوال و روز عید سعید فطر است.
ان شاء الله بر همه مسلمانان مبارک باشد.
دفتر آقای سیستانی (مد ظله)

کتب فتوایی » ملحقات مناسک حج

دادن خمس مالی که با آن حج می کنند ← → مقدمه

استطاعت

سؤال 1 : هرگاه مکلَّف عمره تمتع را به نیابت از دیگری انجام دهد، وپیش از انجام حج متوجه شود که هنگام بیرون آمدن از شهرش مستطیع بوده است، آیا بر او واجب است که حج نیابتی را به پایان برساند و یا آن که برای خود حج به جا آورد؟ و اگر واجب است که برای خود حج به جا آورد، برای عمره تمتع از کجا مُحرم شود؟ و اگر پس از انجام دادن عمره نیابتی و پیش از حج مستطیع شود، چه حکمی دارد؟
جواب : در صورت اول، اگر به خود مطمئن باشد که سال آینده می تواند برای خود حج به جا آورد، حج نیابتی را به پایان برساند وگرنه آن را رها کند و به یکی از میقات ها برود و برای خودش جهت حج مُحرم شود. ودر صورت دوم با استطاعتی که تازه به دست آورده حج بر او واجب نمی شود گرچه با غیر مال الاجاره باشد . سؤال 2 : اگر مستطیع در سالی که استطاعت مالی دارد، اجازه سفر به سرزمین مقدس برای انجام حج نیابد، آیا بر او لازم است که استطاعت مالی خود را به مقدار توانش حفظ کند تا آن که در سال آینده حج را به جا آورد؟
جواب : اگر این نکته را احراز کند که دیگر شرط های استطاعت در سال آینده فراهم خواهد بود، بر او لازم است استطاعت مالی خود را حفظ کند وگرنه بنابر اظهر واجب نیست.
سؤال 3 : شخصی برای حج مستطیع می شود. اما موسم حج با امتحانات دانشگاهی او برخورد می کند، به گونه ای که رفتنش به حج موجب از دست دادن امتحانات و عقب افتادن یک سال تحصیلی می شود. در این حال آیا حج بر او واجب است؟
جواب : اگر از دست دادن امتحانات و عقب افتادن یک سال برای او چنان سخت است که دچار حرج شدید می شود، حج بر او واجب نیست.
سؤال 4 : آیا برای شوهر جایز است که به زن هاشمی (سید) خود هزینه حج را از سهم سادات بپردازد؟ آیا برای دیگری نیز این کار جایز است؟
جواب : نمی تواند چنین کند، مگر آن که انجام حج از مؤونه آن زن باشد، مانند آن که حج بر ذمه اش آمده باشد و هزینه انجامش را نداشته باشد. در این صورت شوهر می تواند هزینه اش را از سهم سادات بپردازد، همچنان که برای دیگری نیز این کار جایز است.
سؤال 5 : شخصی با تقلید از مجتهدی که «ضرورت رجوع به کفایت» را از شرط های تحقق استطاعت نمی داند، به حج رفت و اینک به شما رجوع کرده است. فتوای حضرت عالی درباره این حج چیست؟
جواب : مُجزی از حجة الاسلام است.
سؤال 6 : شخصی در سازمان حج و زیارت ثبت نام می کند و مبلغی را به حساب آن واریز می کند. سپس به دلیل نیازی که به آن مبلغ پیدا می کند، آن را بازپس می گیرد. آیا با این کار حج بر او مستقر شده است؟
جواب : اگر به آن مبلغ برای هزینه های لازم خودش احتیاج داشته باشد و جز آن اموال نقدی و یا غیر آن که موجب استطاعت مالی اش شود نداشته باشد، حج بر ذمه اش مستقر نمی شود.
سؤال 7 : اگر شخصی مالی که برای حجّش کافی باشد، به دست آورد، لیکن بیمار باشد، آیا بر او واجب است که خود را درمان کند تا بتواند خودش حج را به جای آورد؟
جواب : اگر در عرف اکنون مستطیع شمرده نشود، بر او واجب نیست که با درمان خود را مستطیع کند.
سؤال 8 : اگر شخصی مبلغی قرض کند و یا آن چه را که بدان نیازمند است بفروشد و با آن حج کند، آیا این حج از حجة الاسلام (حج واجب) مُجزی است ؟
جواب : در صورت قرض کردن هزینه حج، مُجزی نیست. اما اگر هزینه آن با فروش لوازم مورد نیازش که از ضروریات معاشش نبوده باشد، به دست آمده باشد، مُجزی است.
سؤال 9 : شخصی هزینه حج دارد و به مقدار ما یملک خود بدهی دارد. اما این بدی به صورت وام بلندمدت مثلاً چهل ساله است که طی این مدت اقساطش را می پردازد. آیا چنین کسی مستطیع به شمار می رود و حج بر او واجب است؟
جواب : نه، مگر آن که اقساط سی ساله اول، کم و غیرقابل توجه باشد.
سؤال 10 : شخص مکلَّفی هزینه حج را به سازمان حج و زیارت پرداخت می کند و سال ها منتظر نوبت خود می ماند و چون نوبتش رسید، بیمار می شود و بر اثر آن می میرد. در حال بیماری به یکی از پسرانش وصیت می کند تا به نیابت از او حج کند. اما این پسر خودش استطاعت مالی دارد، لیکن چون هنوز نوبتش نرسیده است، به او اجازه رفتن به حج داده نمی شود. حال تکلیف او چیست؟ آیا به وصیت پدر عمل نماید و به نیابت از او حج کند، یا آن که از حق پدرش استفاده نموده برای خودش حج کند؟
جواب : وصیت پدرش را اجرا نماید و به نیابت از او حج کند، چون راه بر او بسته است و از این نظر استطاعت رفتن ندارد، تا برای خودش حج کند.
سؤال 11 : اگر مکلّف استطاعت مالی و جسمی برای ادای حج داشته باشد، اما سازمان حج و زیارت به دلیل آن که نوبتش هنوز نرسیده است، به او اجازه رفتن ندهد، در این صورت آیا برای او جایز و یا بر او واجب است که برای ادای حج در همان سال یکی از راه های زیر را دنبال کند :
الف : از کسی که آن سال نوبتش فرا رسیده است بخواهد تا با دریافت مبلغی ـ گرچه سنگین ـ نوبتش را به او واگذارد و به نفع او کنار رود؟
جواب : اگر پرداخت مبلغ خواسته شده برایش سنگین باشد، بر او واجب نیست که آن را بدهد وگرنه واجب است.
ب : به دروغ یا توریه مدعی داشتن پاره ای شروط شود که به دارنده آن ها بیرون از ضوابط عمومی، به طور استثنایی اجازه خروج برای حج داده می شود.
جواب : اگر سازمان مربوطه عدالت را در فرستادن حُجاج رعایت و اجرا می کند، تخلّف از قوانین آن به شکل مذکور یا مانند آن جایز نیست.
ج : به دنبال شخصی که نوبتش در این سال رسیده است و خود فوت کرده و یا شخصاً از رفتن ناتوان شده است بگردد و به طور صوری نیابت از او را بپذیرد، اما در حقیقت برای خود حج بگزارد.
جواب : جایز نیست که به این شیوه شخص ناتوان یا ولی مرده را بفریبد.
سؤال 12 : اگر شخصی به اندازه مخارج حج اموالی داشته باشد، لیکن پسرش نیازمند ازدواج باشد، آیا در این حال مستطیع به شمار می رود و حج بر او واجب می گردد یا آن که برایش جایز است که اموالش را برای ازدواج پسرش خرج کند؟
جواب : اگر صَرف مال برای حج به دلیل زن ندادن پسرش او را دچار حرج و سختی کند، حج بر او واجب نیست وگرنه واجب است.
سؤال 13 : اگر مکلَّف در وقت موسم حج استطاعت ادای آن را داشته باشد، آیا پیش از آغاز ماه های حج، به جا آوردن عمره مفرد برایش صحیح است؟
جواب : صحیح است، اما اگر این کارش بعداً به ناتوانی او برای ادای حج بینجامد، برایش جایز نیست.
سؤال 14 : شخصی بی آن که مستطیع باشد از شهر خود راه می افتد. سپس چون به میقات می رسد، در آن جا مستطیع می گردد. آیا این حجش برایش از حجة الاسلام (حج واجب) مُجزی است؟
جواب : آری.
سؤال 15 : آیا نداشتن بهای قربانی، مانع از تحقق استطاعت است؟
جواب : مانع از آن نیست، و مکلَّف می تواند به جای قربانی روزه بگیرد.
سؤال 16 : آیا نداشتن بهای کفاره با علم به حصول موجب آن، مانع از حصول استطاعت است؟
جواب : مانع از آن نیست.
سؤال 17 : اگر زنی توانایی پرداخت هزینه حج را داشته باشد و شوهرش مبلغ بسیاری بدهکار باشد، در این صورت آیا می تواند حج را ترک کند و به شوهرش برای پرداخت بدهکاری اش کمک نماید، یا آن که ناچار است به حج رود؟
جواب : ادای حج بر او واجب است.
سؤال 18 : اگر شخص متمتع پیش از آغاز حج بر اثر مانعی ناگزیر به شهرش بازگردد، آیا در این صورت حج بر او مستقر شده است و ادای آن بر او واجب می شود، گرچه استطاعت مجددی برایش حاصل نشود؟
جواب : حج بر او مستقر نمی شود.
سؤال 19 : اگر شخصی در سال جاری خود را برای حج نیابتی از دیگری اجیر کند. سپس بر اثر ارث یا بخشش و یا مانند آن خودش مستطیع گردد، در این صورت آیا باید حج را برای خودش انجام دهد، یا آن که طبق اجاره قبل از حصول استطاعت عمل کند؟
جواب : اگر اطمینان داشته باشد که در سال بعد می تواند برای خودش حج بگزارد، اجاره صحیح است و به مقتضای آن عمل کند وگرنه باطل است و بر او واجب است که برای خودش حج کند.
سؤال 20 : شخصی هزینه حج را دارد، لیکن به دیگری بدهکار است و طلبکارش به او اجازه داده است که بدهی اش را پنج سال عقب اندازد، تا بتواند حج کند. حال آیا مستطیع به شمار می رود و حج بر او واجب است، یا نه؟
جواب : بنابر اظهر مستطیع به شمار نمی رود.
سؤال 21 : شخصی کفاره افطار عمدی روزه ماه رمضان برای روزهای بسیاری بر ذمه اش است و نمی تواند برای هر روز دو ماه پیوسته روزه بگیرد و اینک مبلغی نزدش فراهم شده است که نمی تواند هم شصت مسکین را به ازای هر روز، اطعام کند و هم حج بگزارد، حال آیا مستطیع به شمار می رود و حج بر او واجب است، یا آن که مبالغ موجود را برای ادای کفاره ای که بر گردن دارد خرج کند؟
جواب : شرعاً مستطیع به شمار می رود، پس ادای حج بر او واجب است.
سؤال 22 : زنی برای حج مستطیع می شود و شوهرش در ماه های حج فوت می کند. حال آیا بر او واجب است که در حال عده برای حج حرکت کند، یا نه؟
جواب : آری، و باید آداب دوران عده وفات را در سفرش مراعات کند.
سؤال 23 : شخصی به عنوان کارمند در مدینه منوره به کارهای اداری و ارائه خدمات به حُجاج مشغول است و مقررات سازمان های دولتی اقتضا می کند که پیش از آغاز موسم حج به شهرش بازگردد. لیکن می تواند با نگرفتن دستمزدش در قبال خدماتی که ارائه می دهد اجازه ماندن را به دست آورد. حال آیا بر او واجب است که چنین کند؟ و آیا حجش، حجة الاسلام (حج واجب) به شمار می رود؟
جواب : اگر نگرفتن دستمزدی که استحقاقش را دارد برایش سنگین نیست و با این حال شروط دیگر وجوب حج مانند استطاعت مالی و رجوع به کفایت را دارد، حج بر او واجب است و حجش، حجة الاسلام به شمار می رود.
دادن خمس مالی که با آن حج می کنند ← → مقدمه
العربية فارسی اردو English Azərbaycan Türkçe Français